معنی گورستان معروف کابل

حل جدول

گورستان معروف کابل

شهدای صالحین


گورستان معروف آمریکا

آرلینگتون، وست وود


گورستان معروف پاریس

پرلاشز، مون پارناس

پرلاشز


گورستان معروف پراگ

ژیژکوف


گورستان معروف روسیه

نووودویچی


گورستان معروف دمشق

باب الصغیر

لغت نامه دهخدا

کابل

کابل. (فرانسوی، اِ) مفتولهای فلزی لفاف دار و سیمهای زیرزمینی و زیردریائی که برای برق و تلگراف و تلفن بکار دارند.
- کابل تلفن، سیم زیرزمینی مخصوص تلفن.

کابل. [ب ُ] (اِخ) (نهر...) نام نهری است در افغانستان در حدود صد هزارگزی مغرب کابل، از دامنه های «کوه بابا» سرچشمه گرفته اول بنام «جوی شیر» بسوی مشرق روان گردد و پس از عبور از میان شهر به نهر «لوکار»متصل و بسیار بزرگ شود. سپس دشت حاصلخیز و زیبای کابل را سیراب نماید و آنگاه به نهر «باران » که از دو نهر «بندشیر» و «کوربند» بوجود آمده، از طرف شمال و دامنه های «هندوکوه » جاری میشود، می پیوندد و وارد دره های کوهها میگردد و آنگاه در دشت دیگری ظاهر شود و از طرف راست به سرخ رود و از سوی چپ بچند نهر جاری از«کافرستان » بخصوص به نهر «خونار» متصل شود و از برابر «جلال آباد» جاری گردد و سرانجام از «بغاز خیبر» گذشته از حدود هند تجاوز نماید و با نهر «سوات » که ازطرف شمال جاری میشود متحد گردد و بچند شعبه منقسم گشته از حدّ پیشاور میگذرد و روبروی شهر «آتوک » وارد «سند» شود. طول مجرای نهر کابل بر 500 هزار گز بالغ گردد و حوضه اش از طرف شمال به «هندوکوه » و از جهت جنوب به «سفیدکوه » محدود میشود، قسمت غربیش دامنه های مرتفع و قسمت شرقیش دشتهای پست است. مجرایش بسیار عریض و جریانش بسیار تند میباشد. (قاموس الاعلام ترکی).


گورستان

گورستان. [رِ] (اِ مرکب) قبرستان. (آنندراج). مرزغن. مرغزن. (برهان). بَلَد. جَبّان. جَبّانه. (منتهی الارب). مقبره [م َ ب َ رَ / م ُ ب َ رَ / م َ ب ِ رَ]. (ترجمان القرآن) (دهار) (منتهی الارب). مَقْبَره. (منتهی الارب):
هر آنکو زاغ باشد رهنمایش
به گورستان بود پیوسته جایش.
(ویس و رامین).
گفت این مشتی اوباشند... از هر جایی فرازآمده به یک ساعت از ایشان گورستانی توان کرد. (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 42). بدیدم اینها به پای خویش به گورستان آمده اند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 435).
چه دَوَم بیهده سوی بستان
خود همی یابمش به گورستان.
سنایی.
چو آهو سبزه ای بر کوه دیده
ز شورستان به گورستان رمیده.
نظامی.
رجوع به گور شود.
- امثال:
نه نه نه نه پستان، پستان برود گورستان. رجوع به امثال و حکم ج 4 ص 1857 شود.
این مرده و این گورستان. (امثال و حکم دهخدا ج 1 ص 337).

تعبیر خواب

گورستان

اگر در گورستان می رفت، دلیل که درویش شود. - جابر مغربی

دیدن گورستان بر سه وجه است. اول: غم. دوم: زندان. سوم: محنت. - امام جعفر صادق علیه السلام

اگر دید گورستان را زیارت می کرد، دلیل که اهل زندان را دلداری کند. - اب‍راه‍ی‍م‌ ب‍ن‌ ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ ک‍رم‍ان‍ی

دیدن گورستان در خواب، دلیل صحبت است با جاهلان که دین و دنیای ایشان به فساد بود. - محمد بن سیرین

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

گورستان معروف کابل

1186

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری